نوای اقوام ایرانی در عزای شهدای دشت نینوا
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۲۶۲۵۷
به گزارش ایرنا، نوازندگی سنج و دمام در ماه محرم حکایت از دردها و غمهای فراوان دارد که سنج زنان و دمام زنان هرمزگانی و اقوام ایرانی مقیم بندرعباس همزمان با آغاز ماه محرم، هریک با فرهنگ و زبان مادری خود و با رسمها و نواهای خاص، شیفتگان حسینی را به سوی خود جلب میکنند.
سنج و دمام و بوق هرسه از سازهای تشکیل دهنده این همنوازی بوده است که سابقه آن به بیش از ۱۰۰ سال میرسد و آن طور که از گذشته باقی است از کشورهای آفریقایی به دلیل مسافرتهای دریایی جنوبیها، به ایران آورده شده است که با نواختن آن به همراه نوحه خوانی حالتی در انسانها بوجود میآورد که ناخودآگاه شروع به سینه زنی و عزاداری و حتی گریه و زاری میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صدای سنج و دمام تداعی کننده طبل زمان جنگ و حماسه روز عاشورا است و از طرفی نیز وسیلهای برای با خبرکردن و آمادگی مردم آن زمان بوده است که همراه با یک نوع بوق مخصوص که از شاخ حیوانات ساخته میشود، همگی نوعی شور و شعور را در مردمی که قصد عزاداری و سینه زنی دارند، بوجود میآورد.
سنج و دمام با خلق آهنگی حماسی، ضمن اینکه عزاداران را به سوی محل برپایی هیاتهای عزاداری فرا میخواند، در حرکت دستههای سینه زنی و زنجیرزنی انسجام خاص را به وجود میآورد.
سنج و دمام و بوق هرسه از سازهای تشکیل دهنده این همنوازی است که سابقه آن به بیش از ۱۰۰ سال میرسد و آن طور که از گذشته باقی است از کشورهای آفریقایی به دلیل مسافرتهای دریایی جنوبیها، به ایران آورده شده است که نواختن آن حالتی در انسان بوجود میآورد که او را برای سینه زنی و عزاداری آماده میکند.ترتیب و تعداد دمام زنان و نوازندگان سنج و حتی زمان نواختن در نقاط مختلف جنوب، متفاوت است، تعداد دمام زنان بستگی به توان و بضاعت حسینیه و دمام زنان دارد و در جاهایی حتی ۱۸ دمام و ۱۰ سنج نواخته میشود.
شروع دمام زنی با نواختن بوق مخصوص بوده و پس از لحظاتی که از نواختن سنج و دمام گذشت، مجدد بوق به صدا درمی آید و این وضع را تا پایان نوازندگی هر از گاهی برعهده دارد.
زمان نواختن سنج و دمام چیزی حدود ۲۰ تا ۸۰ دقیقه و در پارهای موارد همچمون هشتم، نهم و دهم محرم و بویژه شب و ظهرعاشورا، صف دمام زنان چیزی حدود سه ساعت در مسافتهای طولانی با دستههای دیگر در کوچه و معابر و حسینیهها به نوازندگی میپردازند، پس از اتمام نوازندگی بلافاصله سینه زنی شروع میشود.
این اقوام ایرانی همچون بوشهریها، آذریها، لرها، کردها، اصفهانیها، بلوچها، خراسانیها، کرمانیها، یزدیها و عربهای مقیم بندرعباس که در مرکز هرمزگان برای خود مسجد، حسینیه یا تکیه دارند، در اوج ارادت به امام حسین(ع) در دسته های عزاداری در خیابانها و کوچه پس کوچههای شهر به هم میپیوندند و با شکوهترین جلوههای بندگی را در ماتم شهیدان کربلا به نمایش میگذارند.
شبهای محرم بویژه روزهای پایانی دهه نخست، از غرب تا شرق بندرعباس که میگذری نوای سنج و دمام و صدای بوق، هیاتهای بندرعباسیها و اقوام ایرانی بخصوص بوشهریها، آبادانیها، خوزستانیها و آذریها به گوش میرسد که تعداد زیادی از عاشقان ثارالله خود را به سوی هیات محبان سیدالشهدا میرسانند.
اوج اجرای سینه زنی، هنگام اعلام واحد توسط نوحه خوان است که در آخرین لحظه های سینه زنی و دمام که دریای مواج سینه زنان به صورت دایره وار در اوج هیجان و شور فرو رفته، پس از یک مکث کوتاه با صدای رسا می گوید 'واحد' و گروه سینه زن یک صدا جواب می دهند 'الله واحد' و نوحه خوان نوحه واحد را مطابق و مناسب با روز عزا می خواند.
نوحه خوان به عشق امام حسین(ع ) میخواند: «شیعیان شد محرم» و جمعیت بدنبال آن دم میگیرند و سینه میزنند وهمچنان نوحه خوان ادامه میدهد: «ای شیعه مگر قتل شه کرب و بلا شد» و جمعیتی که دیگر خود را در آن جمع مهاجر و غریب نمیدانند یکصدا پاسخ میدهند: «یا ماه عزا شد» و این چنین، یکی از زیباترین جلوههای عزاداری آیینی تا پاسی از شب ادامه مییابد.
شور نوحهخوانی گرم اقوام در روز عاشورا
در بندرعباس شور سینه زنی و نوحه خوانی گرمٍ اقوام را می توان در روز عاشورا دید که هیات ها صبح زود از محل برگزاری عزاداری خود به سمت مصلای قدس (مسجد جامع)می آیند و این شهر به نمایشگاهی متنوع از آیین های عزاداری اقوام تبدیل می شود.
عده ای بر سر و سینه می زنند، عده ای زنجیر، عده ای تابوت و حجله با خود می برند و عده ای تعزیه می خوانند و زنان نیز که در گوشه و کنار هیات ها ایستاده اند به محض عبور دسته ها فرزندان خود را از زیر حجله و تابوت رد می کنند تا فرزندانشان را به عشق حسین (ع) گره بزنند. اما همگی به محض گفتن اذان، نماز ظهر عاشورا را در کنار هم برپا می کنند.
غیر از اقوام مهاجر، استان هرمزگان نیز هر شهرش برای خود آیین های خاصی در ماه محرم دارد و با فرا رسیدن این ماه ، پرچم عزای حسینی در شهر و در مساجد، حسینیه ها، بقعه ها و مکان های متبرکه، امامزادگان، نهادها و منازل و مغاره های سراسر استان برافراشته شده و هیات های عزاداری بومی و مقیم استان از اول محرم ندای یا حسین سر می دهند.
سال های متمادی است که عزای حسینی(ع) در جنوب زبانزد بوده و جدا از روضه های زنانه و پختن غذای نذری، آیین هایی سنتی ویژه نیز همچون عَلم گردانی، سینه زنی، نوحه خوانی ، روضه خوانی، تعزیه خوانی، چاوشی خوانی، تابوت گردانی، حجله گردانی، سنگ زنی یا چک چکو، حنابندان، مراسم ویژه علم پیغمبر و مراسم ویژه تاسوعا و عاشورا و شام غریبان گاه همراه با ضرباهنگ تند سنج و دمام در طول ایام محرم در هرمزگان برگزار می شود.
بیشتر بخوانید چکاچک «چَکچَکو» در کوچه پس کوچههای هرمزگان «عَلَمگردانی» در میناب، عاشورایی دیگر بندرعباس و رسم علَم شویی در دریااستان هرمزگان به واسطه تنوع قومیت ها، دارای یکهزار و ۷۰۰ هیات مذهبی فعال بوده که در طول سال و مناسبتهای مختلف مذهبی مشارکت دارند اما در ماه محرم، صفر و رمضان مراسم روضه خوانی، تعزیه خوانی و مداحی رونق بیشتری به خود می گیرد.
استانها هرمزگان ۰ نفر رقیه غلامی زاده برچسبها ماه محرم محرم در تاریخ هرمزگان میراث فرهنگی محرم ۱۴۰۲ بندرعباس سازمان تبلیغات اسلامی عاشورامنبع: ایرنا
کلیدواژه: ماه محرم محرم در تاریخ هرمزگان میراث فرهنگی محرم ۱۴۰۲ بندرعباس سازمان تبلیغات اسلامی عاشورا ماه محرم محرم در تاریخ هرمزگان میراث فرهنگی محرم ۱۴۰۲ بندرعباس سازمان تبلیغات اسلامی عاشورا اقوام ایرانی نوحه خوانی سنج و دمام سینه زنی نوحه خوان دمام زنان ماه محرم دسته ها هیات ها عده ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۲۶۲۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
من خلبان نیستم رسکیومن ارتشم! از سرهنگ بازنشسته هوانیروز ارتش تا عمو کاووس «نون خ»
همشهری آنلاین-مهناز عباسیان: نمیدانم چرا شماره تلفن همراهش را «عمو کاووس» ذخیره کردم. عمو کاووس مجموعه تلویزیونی نون خ که با لهجه شیرینش، آنقدر باورپذیر نقش یک ریشسفید بانفوذ و البته شوخطبع و مهربان را خوب بازی کرده که حالا برای خیلیها تبدیل به یک عمو شده است. فارغ از بازی جذاب و دیدنی ماشاءالله وروایی در این سریال پربیننده، آنچه امروز ما را برای همصحبتی با او ترغیب کرده فقط پیشینه هنری او نیست. وروایی سرهنگ و مهندس پرواز بازنشسته هوانیروز ارتش است و در سالهای دفاعمقدس خوش درخشیده است.
**
هفته روز پیش روز ارتش بود. ضمن تبریک این روز به شما، برای ما بگویید چطور مسیر زندگی یک سرهنگ بازنشسته هوانیروز ارتش به دنیای هنر و بازیگری کشیده شده است؟من هم سلام و تبریک جانانهای به همه ارتشیهای سرافراز، مرزداران نکونام و جنگاوران دلاور دارم. سال۱۳۴۷ وارد عرصه نظامی شدم و البته قبل از آن دستی بر آتش داشتم و یکی از شاگردان فعال آتش تقیپور نازنین بودم که خدا حفظشان کند. ایشان آن زمان مسئول تئاتر کرمانشاه بود؛ البته کنار هنرمندان دیگری همچون آقایان هواس پلوک، خندان و زندی خسرو شهراز، داریوش گراوندی و قلندرلکی که تئاتریهای دیار ما بودند، شاگردی میکردم. به هرحال عرصه نمایش را برای مردم شلوغ میکردیم و به دل همه هم مینشست.
از زمانی که وارد ارتش شدم در آنجا هم باز یک واحد هنری بود که مسیر فعالیتهای تئاتری مرا تسهیل کرد. نمایشهای خوبی برای خانوادههای ارتشی برگزار میکردیم که دستاورد خوبی هم داشت. بعد از انقلاب هم واحدهای عقیدتی سیاسی، مسئولیت بخش هنری را داشتند و ما که دیگر تجربهای در این زمینه داشتیم، گروه نمایش خوبی را به راه انداختیم. بیشتر هم نمایشهای طنز بود تا خانوادههای محترم ارتشیها واقعا لذت ببرند و خوش باشند. در دوران دفاعمقدس هم برای سربازان و نیروهای رزم نمایشهایی برای افزایش روحیه در خط مقدم داشتیم.
جدی در خط مقدم و اجرای نمایش؟بله در مناطق جنگی و در سولههای بزرگی که میشد برای اجرای نمایش از آنها استفاده کرد برای رزمندگان دلاور نمایشهای روحیهساز برگزار میکردیم و هم ما و هم رزمندهها لذت میبردند. جالب اینجا بود که یگانهای خط مقدم از گروههای نمایشی دعوت میکردند برای سربازان و حتی درجهداران نمایش اجرا کنیم. باعث افتخار بود برای عزیزانی که مدتها از خانه و خانواده دور بودند تا از نوامیس و خاک میهن دفاع کنند، لحظات خوشی را فراهم کنیم. خدا حفظشان کند این عزیزان را و آنهایی هم که به شهادت رسیدند یادشان گرامی است. اگر ما آرامش و آسایشی داریم زیر سایه شهدای گرانقدر است.
دنیای خشک و نظاممند ارتش با حال و هوای هنری بازیگری تداخلی نداشت؟به هر حال ارتشیها برحسب ضوابط و کارهای آییننامهای باید مقررات را بجا بیاورند که خودش فریضه است. حالا نه به آن خشکی خشک، ولی یک روحیه خاصی دارند. ما زمانی که به سمت کار هنری میآمدیم علاوه بر اینکه فعالیت هنری، زیبایی و لطافت خودش را داشت، ما هم مقداری چاشنی هنری به آن اضافه میکردیم تا کار به دل بیننده و حتی شنوندههای رادیویی بنشیند.
از خاطرات روزهای خدمت به ارتش و سالهای دفاعمقدس برایمان بگویید.روزگار ما نظامیان بهخصوص نظامیان قدیمی بهویژه در سالهای دفاعمقدس پر از خاطره است. اصلا انسان موجودی است که با خاطره زندگی میکند و آنچه از ما به یاد میماند، خاطره است. خاطرهای شیرین از مناطق عملیاتی دارم. من هرازچندگاهی به پیادهنظام میرفتم و با عزیزانی که در سنگرها بودند، همکاری داشتم. بیشتر اوقات دیدهبان بودم و احیانا اگر درگیریای شکل میگرفت، من هم مثل همه آنها دفاع میکردم. یکبار که پست نگهبانی به ما محول شده بود، یک پتو را ۴تا کردیم و بالای سنگر گذاشتیم و از سوراخ سنگر داشتیم بیرون را نگاه میکردیم. از قضا تابستان بسیار گرم و سنگر ما روباز بود. شب که نشسته بودم و دیدهبانی میدادم یک دفعه احساس کردم آب زیادی به سمت من پاشیده شد. برگشتم دیدم کره الاغی که از ده بالا رهاشده بود از پشت سنگر در حال عبور بوده و آب دهانش را به سمت من پرت کرده است. چون من آن لحظه فقط توجهم به محور نگهبانی و مسیر دشمن بود، متوجه این الاغ نشده بودم. همسنگران من همگی خواب بودند و وقتی متوجه شدند، کلی خندیدیم. این کره الاغ کلی آن شب تا صبح حال و هوای ما را عوض کرد.
اما خاطره تلخی که همیشه روح و جانم را به درد میآورد و اسفناک است، بمباران شیمیایی روستای بانزرده کرمانشاه و حلبچه عراق بود که من در این عملیاتها حضور داشتم. از نزدیک دیدم که این مواد شیمیایی چه بر سر مردم بیپناه آورد. این بمبهای شیمیایی را که کشورهای غربی به صدام داده بودند، فقط در فیلمها دیده بودم. روزی بود که عروس و دامادی همراه تعداد زیادی از اقوامشان میخواستند در ادامه مراسم عروسی، خودشان را به امامزاده برسانند و کلی آدم برای تبریک و شادباش دورشان جمع شده بودند که دستهجمعی شیمیایی شده و به طرز فجیعی روی زمین افتاده بودند. من هنوز هم کابوس آن صحنهها را میبینم.
برگردیم به سریال جذاب نونخ. از نقش عمو کاووس برایمان بگویید. چقدر با شخصیت خودتان فاصله دارد و چه چالشهایی برای ایفای نقش داشتید؟شخصیت کاووس در قسمت اول شکل گرفت. تعداد نامزدها برای این شخصیت زیاد بود و قرعه به نام حقیر درآمد. شخصیت نظامی قدیمی و بزرگ آبادی که همه از او حساب میبرند. با کمک آقای کارگردان، سعید آقاخانی تمام تلاشم را کردم تا عمو کاووسی باشم که به دل همه مردم بنشینم که خوشبختانه در این چند فصل که پخش شد، همه با او ارتباط گرفتند و دوستش دارند.
سریال نون خ امسال تمرکز بیشتری بر نمایش فرهنگ اقوام مختلف ایرانی دارد. کمی برایمان از تنوع فرهنگ و اقوام ایرانی و لزوم نمایشش در قاب رسانه بگویید.ما تاریخ و اقوام بسیار جذاب، زیبا و دوستداشتنیای داریم. هر گروه از اقوام ایرانی آداب و آیینهای خاص خود را دارند و باید به مردم شناسانده شوند. باید در تولیدات فرهنگی از همه اقوام ایرانی حرفی به میان بیاید و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران به این موارد بیشتر بپردازد؛ چنانکه امسال نویسنده سریال، امیر وفایی نازنین نوشته خود را به سمت فرهنگ و اقوام استان پهناور سسیستان و بلوچستان برد. ما وقتی با این اقوام روبهرو شدیم، دیدیم که چقدر با فرهنگ اقوام کشورمان بیگانهایم و اطلاعات کمی دربارهشان داریم. هنرمندان و دستاندرکاران فرهنگی باید از این ظرفیتها (تنوع فرهنگ و اقوام ایرانی) بهره ببرند. البته ناگفته نماند برای اقوام کار کردن، راه رفتن روی لبه تیغ است. چند وقت پیش مهدی فرجی، تهیهکننده سریال پاسخگوی سوءتفاهمی بود که برای برخی از مردم کرمان پیش آمده بود. باید به زیبایی و با اطلاعات کافی و وافی به مسئله اقوام پرداخته شود و خدایی ناکرده حرمت آنها شکسته نشود و به زیبایی و با کمالات خاص به همه دنیا معرفی شوند. سریالهایی که از ظرفیتهای فرهنگی کشور و موضوعات مبتلابه جامعه، گستردگی جاذبههای جغرافیا، لباس و... بهره ببرند، ماندگار میشوند. سریال تلویزیونی نونخ هم از جذابیتهای فرهنگی و قومی بهره میبرد.
علاوه بر مسائل قومیتها و اتحاد آنها، این سریال به موضوعات محیطزیست و میراث فرهنگی هم خیلی ظریف پرداخته است.دقیقا. جا دارد از نویسنده این سریال، امیر وفایی تشکر کنم؛ چون همه شخصیتها و کل داستان متعلق به ذهن امیر است. نویسنده به زیبایی مینویسد و شخصیتپردازی میکند و ما بازی میکنیم. خاطرم هست در فصل دوم سریال چند دیالوگ برای من خیلی آشنا بود. از اصطلاحاتی که در افسانههای دیار ما رونق داشت، استفاده شده بود که این بسیار ارزشمند است. نون خ در ابتدا ماحصل تراوشهای فکری و قلم نویسنده است که با کارگردانی حرفهای به دل مردم نشسته است.
نونخ ۵سریالی خوشساخت، اما سخت است؛ لوکیشنهای سخت و پرخطر و مسافت زیاد و سفر. از سختیهای کار در این زمینه بگویید.سریالهایی که در سفر ساخته میشوند، واقعا سخت هستند و من به همه عوامل بهویژه به مدیر تصویربرداری، امیر معقولی و تیم ظفرمندش دستمریزاد میگویم. وقتی از جذابیت و موفقیت سریالی حرف میزنیم، حیف است از عوامل آن تشکر نکنیم. گروه صدابردار، گریمور، طراح صحنه و تدارکات و همه و همه برای ساخت سریال در استانی دور که آداب سخنگویی و مرام و مسلک خاص دارند، تلاش کردند. در رأس آن هم که مدیریت همه کارها با استادم سعید آقاخانی بوده است؛ البته که تهیهکننده مجموعه مهدی فرجی هم مثل همیشه همه زحمات را بر دوش کشیدند. از همین جا به همه بازیگران بومی این سرزمین هم خداقوت میگوییم. ما این سختی را به جان و دل پذیرفتیم تا به جان همه مردم ایران بنشیند.
بازخورد مخاطبان چگونه بود؟تاجایی که دوستان عزیز اطلاع دارند شاید بگویم بازخورد نون خ هماورد و رقیبی نداشته است. این را صادقانه میگویم؛ نه اینکه چون بازیگر این سریال هستم. بهویژه در دیار غرب کشور شامل استانهای کردستان، ایلام، همدان لرستان و حتی عشایر سرافراز با دل و جان پذیرفتند که نون خ چقدر دلنشین است و با خانوادهها پای تماشای این سریال نشستند و حتی چند نوبت آن را تماشا کردند.
کمی از خانوادهتان برای ما بگویید. خانوادهتان هم اهل هنر هستند؟ واکنش آنها از نقشآفرینی عمو کاووس چیست؟بله. خانواده بنده یک خانواده هنردوستند که البته دستی هم بر سینما، موسیقی، کارهای نمایشی داشتهاند و دارند. گهگاهی مینشینیم و با بچهها درباره چالشهای شخصیت عمو کاووس صحبت میکنیم و رهنمودهایی میدهند.
کوتاه از ماشاءالله وروایی
کار هنری در ارتش تا جبهه
ماشاءالله وروایی متولد سال۱۳۲۹ در کرمانشاه است. او رسکیومن(سرمتخصص نجات هوایی) و سرهنگ بازنشسته هوانیروز ارتش بوده و از نوجوانی در نمایشهای دبیرستانی فعالیت داشته و بعد از ورود به ارتش در دانشگاه افسری نیروی هوایی تحصیلات خود را گذرانده است. وی کار خود را در کادر پرواز و در کارهای نمایش و هنر آغاز کردهاست. همزمان دورههای رنجر، کوهستان، دوره دریا، باتلاق و جنگل را گذرانده و کماندو شده است. او در دوران دفاعمقدس با کمک همکارانش در جبههها برای رزمندهها نمایش اجرا میکرده و بعدها برای شبکههای استانی کرمانشاه، ایلام و کردستان کارهای طنز انجام داده است. اوج هنرنماییاش هم مجموعه نون خ بهعنوان عمو کاووس است. ناگفته نماند با اتمام نونخ۲ یوسف قربانی، فرمانده وقت هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران، از او بهخاطر بازی در این سریال تشکر و قدردانی کرد.
کد خبر 846069 برچسبها بازیگران سینما و تلویزیون ایران دفاع - ارتش جمهوری اسلامی فیلم و سریال ایرانی